خدایا متشکرم ... بازم ... یه صبحه دیگه ...
من ِ او
سرگذشت کسی که هیچکس نبود

منتظرم تا باز چشاش توی چشام خیره بشه

خیره تر از خیره

منتظرم تا باز دستامو توی دستاش بگیره

گرم تر از گرم

منتظرم تا باز تا نفسای گرمشو در نفسام فرو ببرم

بی صبرتر از بی صبری 

منتظرم تا باز عطر وجودش، وجودمو بهاری کنه

بهار تر از بهار

منتظرم تا باز، بودنشو در وجودم جشن بگیرم

رقصان تر از رقصان

منتظرم تا بهش بگی زودتر چشاشو بروم باز کنه

منتظر تر از واژه ی انتظار



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 18 مهر 1392برچسب:, توسط من ساعت 6:56 |